تركيه و موانع سوداي تاسيس «جهان ترك»

در مورد چالش هاي جهان ترك، مي توان به اين موارد مهم اشاره كرد:

1.مبحث اتصال سرزميني و اما و اگرهاي مرتبط با دالان نخجوان، يكي از چالش هاي بسيار جدي آن مفهومي است كه تركيه به شكلي بلندپروازانه از آن به نام جهان ترك سخن به ميان مي آورد. حتي در صورت حل معضل دالان نخجوان به آذربايجان، بخش مهمي از اتصال و  ارتباط، از طريق درياي خزر خواهد بود. (تركيه و جمهوري آذربايجان اين سوي درياي خزر و ازبكستان، تركمنستان، قزاقستان و قرقيزستان آن سو.)

2.علاوه بر موضوع اختلافات باكو – ايروان – آنكارا در خصوص مسير جديد نخجوان، در كل پرونده تحركات كشورهاي ترك زبان، روسيه از قدرت و جايگاه قابل توجهي برخوردار است و اين كشورها به ناچار بايد چهارچوبي براي همكاري هايشان تعريف كنند كه در آن، منافع روسيه اهميت به سزايي داشته باشد.

3.تركمنستان، يكي مهم ترين معماها و نقاط ابهام در الگوي همكاري جهان ترك است و شواهدي دال بر تغيير بنيادين مواضع سياسي اين كشور وجود ندارد.

4.فراز و فرود تفاوت هاي اقتصادي كشورهاي مزبور به شكلي است كه ايجاد منافع مشترك پايدار و همسان بين اين كشورها دور از ذهن به نظر مي رسد و بعيد است كه اتحاديه اي صرفاً بر اساس اشتراك زباني و نژادي، تاب آوري چنداني داشته باشد.

در پايان بايد گفت، موانع و چالش هاي مهمي بر سر راه وحدت كشورهاي ترك زبان وجود دارد اما تركيه به دنبال آن است كه دست كم در حوزه رسانه و تبليغات، طوري اين مساله را مطرح كند كه گويي تمام ابزارها و امكانات آن را در اختيار دارد.